۳۳۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۹

از دوست بهر چیز چرا بایدت آزرد؟
کین عیش چنین باشد گه شادی و گه درد

گر خوار کند مهتر، خواری نکند عیب
چون بازنوازد، شود آن داغ جفا سرد

صد نیک به یک بد نتوان کرد فراموش
گر خار بر اندیشی خرمانتوان خورد

او خشم همی گیرد، تو عذر همی خواه
هر روز به نو یار دگر می‌نتوان کرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰ - در مدح نصر بن احمد سامانی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.