هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از میزبانی ناخوشایند و غذاهای نامطبوع شکایت میکند. او اشاره میکند که آب بینمک است و کباب مانند زهر است. همچنین، او از محیط اطرافش گلایه میکند و توصیف میکند که حتی طبیعت نیز ناخوشایند به نظر میرسد (مثلاً کافور از شاخهها میچکد).
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم انتزاعی و استعاری است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال دشوار است. همچنین، لحن آن حاوی نارضایتی و تلخی است که ممکن است برای گروههای سنی پایینتر نامناسب باشد.
شمارهٔ ۹۰
هان! صائم نوالهٔ این سفله میزبان
زین بی نمک ابا منه انگشت در دهان
لب تر مکن به آب، که طلقست در قدح
دست از کباب دار، که زهرست توامان
با کام خشک و با جگر تفته درگذر
ایدون که در سراسر این سبز گلستان
کافور همچو گل چکد از دوش شاخسار
زیبق چو آب بر جهد از ناف آبدان
زین بی نمک ابا منه انگشت در دهان
لب تر مکن به آب، که طلقست در قدح
دست از کباب دار، که زهرست توامان
با کام خشک و با جگر تفته درگذر
ایدون که در سراسر این سبز گلستان
کافور همچو گل چکد از دوش شاخسار
زیبق چو آب بر جهد از ناف آبدان
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۹ - مادر می
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.