هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از عشق و شوق خود به معشوق سخن می‌گوید. او از غم و اندوه دوری از معشوق و اشتیاق به دیدار او می‌نالد. شاعر همچنین به زیبایی و پاکی معشوق اشاره می‌کند و از قدرت آفرینش خداوند در خلق چنین زیبایی‌هایی سخن می‌گوید. در پایان، شاعر از اهمیت تلاش و پشتکار در زندگی یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان شعر کلاسیک و واژگان پیچیده ممکن است برای سنین پایین‌تر چالش‌برانگیز باشد.

غزل شمارهٔ ۴۶۱

کتبت قصة شوقی و مدمعی باکی
بیا که بی تو به جان آمدم ز غمناکی

بسا که گفته‌ام از شوق با دو دیده خود
ایا منازل سلمی فاین سلماک

عجیب واقعه‌ای و غریب حادثه‌ای
انا اصطبرت قتیلا و قاتلی شاکی

که را رسد که کند عیب دامن پاکت
که همچو قطره که بر برگ گل چکد پاکی

ز خاک پای تو داد آب روی لاله و گل
چو کلک صنع رقم زد به آبی و خاکی

صبا عبیرفشان گشت ساقیا برخیز
و هات شمسة کرم مطیب زاکی

دع التکاسل تغنم فقد جری مثل
که زاد راهروان چستی است و چالاکی

اثر نماند ز من بی شمایلت آری
اری مآثر محیای من محیاک

ز وصف حسن تو حافظ چگونه نطق زند
که همچو صنع خدایی ورای ادراکی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۶۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.