هوش مصنوعی: این متن شعری است که در ستایش و مدح سلطان و بیان فضایل و بزرگی او سروده شده است. شاعر از لطف خداوند به سلطان، اقبال و بخت او، و تأثیرش بر مردم سخن می‌گوید. همچنین، به زیبایی‌های طبیعت و عشق اشاره می‌کند و از دوری و اشتیاق به یار می‌سراید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی، ادبی و شعری است که درک آن به دانش ادبی و بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عشق و اشتیاق ممکن است برای سنین پایین‌تر قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۴۷۲

احمد الله علی معدلة السلطان
احمد شیخ اویس حسن ایلخانی

خان بن خان و شهنشاه شهنشاه نژاد
آن که می‌زیبد اگر جان جهانش خوانی

دیده نادیده به اقبال تو ایمان آورد
مرحبا ای به چنین لطف خدا ارزانی

ماه اگر بی تو برآید به دو نیمش بزنند
دولت احمدی و معجزه سبحانی

جلوه بخت تو دل می‌برد از شاه و گدا
چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی

برشکن کاکل ترکانه که در طالع توست
بخشش و کوشش خاقانی و چنگزخانی

گر چه دوریم به یاد تو قدح می‌گیریم
بعد منزل نبود در سفر روحانی

از گل پارسیم غنچه عیشی نشکفت
حبذا دجله بغداد و می ریحانی

سر عاشق که نه خاک در معشوق بود
کی خلاصش بود از محنت سرگردانی

ای نسیم سحری خاک در یار بیار
که کند حافظ از او دیده دل نورانی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۷۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.