هوش مصنوعی: شاعر از عشق و درد ناشی از آن می‌گوید. او از دست معشوق شکایت دارد که عقل و دینش را برده و به دردهایش گوش نمی‌دهد. شاعر از باغبان می‌خواهد که سرو راستین (معشوق) را به او نشان دهد، اما در این راه با خارها (مشکلات) مواجه می‌شود.
رده سنی: 15+ متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و دردهای عاطفی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار بوده و ممکن است برای آن‌ها جذاب نباشد.

گزیدهٔ غزل ۴۸

گر چه بربود عقل و دین مرا
بد مگویید نازنین مرا

گوشش از بار درد گران گشتست
نشنود نالهٔ حزین مرا

آخر ای باغبان یکی بنمای
به من آن سرو راستین مرا

دست در گل همی زنم لیکن
خار می‌گیرد آستین مرا
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۴۷
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.