۲۵۷ بار خوانده شده

گزیدهٔ غزل ۲۲۲

گر کنی یاری و گر آزار بر من بگذرد
هر چه می‌خواهی بکن ای یار بر من بگذرد

گفتی از من بگذرم زین‌سو بود بر تو ستم
این ستم ای کاشکی هر بار بر من بگذرد

هر سحر گاهی فرستم جان به استقبال او
تا مگر بویی از آن گلزار بر من بگذرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۲۲۱
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۲۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.