هوش مصنوعی: شاعر با آمدن باد بهاری و بوی گل و ریحان، به یاد خاطرات گذشته و دردهای کهن می‌افتد. بوی گل‌های نو و غنچه‌ها، زخم‌های قدیمی را در دلش زنده می‌کند. او به دنبال بوی گمشده‌ای است که نمی‌یابد و از این که نسیم بهاری بوی گلستان را آورده، سودی نمی‌برد.
رده سنی: 15+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق مانند حسرت، اندوه و خاطرات دردناک است که درک آن‌ها برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده مانند «زخم چو پیکان» و «گریهٔ هجران» نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی دارد.

گزیدهٔ غزل ۲۳۱

باد بازآمد و بوی گل وریحان آورد
خندهٔ باغ مرا گریهٔ هجران آورد

باز گلهای نو از درد کهن یادم داد
غنچه‌ها بر جگرم زخم چو پیکان آورد

بوی آن گمشده خویش نمی‌یابم هیچ
زان چه سودم که صبا بوی گلستان آورد
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۲۳۰
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۲۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.