هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد و رنج عشق و جدایی می‌گوید. او از لبان معشوق مرهم می‌جوید، اما این مرهم نمکی است که بر زخم‌هایش می‌پاشد. شاعر از مرگ قامت خود سخن می‌گوید که آرزو دارد بر راهی خرامان شود، و از حسرت مردگانی می‌نالد که در خاک آرزوهای برآورده‌نشده دارند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و حسرت‌آلود است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

گزیدهٔ غزل ۲۸۴

مرهم از لبهات می‌جویم بدین جان فگار
وای بر ریشی که آنرا از نمک مرهم کنند

مردهٔ آن قامتم کاندم که بخرامد براه
مردگان در خاک هر دم حسرتی دیگر خورند
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۲۸۳
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۲۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.