هوش مصنوعی: شاعر از بوی خوشی که از گلزار می‌آید، یاد یار خود می‌کند و از ساقی می‌خواهد پیش از مرگ به او شراب بدهد تا جانش با استقبال بوی یار پرواز کند. همچنین، امیدوار است که رویای دیرینه‌اش به واقعیت بپیوندد.
رده سنی: 15+ متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری نیاز دارد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند مرگ و امید ممکن است برای کودکان نامفهوم یا سنگین باشد.

گزیدهٔ غزل ۳۶۴

ندانم تا چه بادست این که ازگلزار می‌آید؟
کزو بوی خوش گیسوی آن دلدار می آید

بیا ساقی و پیش از مردنم می ده که جان در تن
باستقبال خواهد شد که بوی یار می آید

مگر بیدار شد بختم که آن روی که درخوابم
نبود امید پیش دیدهٔ بیدار می آید
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۳۶۳
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۳۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.