هوش مصنوعی:
شاعر در این بیتها عشق و علاقهی شدید خود به معشوق را بیان میکند و اشاره میکند که حتی اگر لبهای شیرین معشوق را با دندان بگزد، به جای خون، شهد بیرون میآید. همچنین، او از این که خیال معشوق جانش را میبرد شکایت میکند ولی با این حال، این شکایت برایش سنگین نیست زیرا معشوق مانند میهمانی گرانقدر است.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عاشقانه و ادبی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان شاعرانه نیازمند سطحی از بلوغ فکری و ادبی است که معمولاً از سن 16 سالگی به بالا درک میشود.
گزیدهٔ غزل ۵۳۱
گر لب چون انگبینت را به دندان بر کنم
خون ازو بیرون نیاید انگبین آید برون
گرخیالت برد جانم برزبان نارم از انک
منت کم همتان بر میهمان آید گران
خون ازو بیرون نیاید انگبین آید برون
گرخیالت برد جانم برزبان نارم از انک
منت کم همتان بر میهمان آید گران
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۵۳۰
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۵۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.