هوش مصنوعی: این شعر از درد دوری و فراق معشوق می‌گوید و شاعر از اندوه خود و تأثیر معشوق بر جان و دلش سخن می‌گوید. او با استفاده از تصاویر زیبایی مانند موی بناگوش، طره، نافه، و باد هوای معشوق، احساسات خود را بیان می‌کند و از معشوق می‌خواهد تا دردهایش را بشنود.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک کامل نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

گزیدهٔ غزل ۵۸۱

از دوری خود جانا حال دل من بشنو
اندوه فراق گل ازمرغ چمن بشنو

زان موی بناگوشت هر کس گله‌ای دارد
آن طره به یکسو نه از گوش سخن بشنو

نافه همه بوی خوش ازبوی تو می دزدد
غمازی آن دزدی ازمشک ختن بشنو

از باد هوایت دل صد جان بدید این خود
به شگفت گلی دیگر ای غنچه دهن بشنو

تو جان منی و من دور از تو همی میرم
ای جان جدا مانده آخر غم تن بشنو

بشکست می لعلت چون توبهٔ خسرو را
اکنون صفت مستی زان تو به شکن بشنو
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۵۸۰
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۵۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.