۸۲۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۵

ای یارِ ما، دِلْدارِ ما، ای عالَمِ اسرارِ ما
ای یوسُفِ دیدارِ ما، ای رونَقِ بازارِ ما

نَکْ بَر دَمِ امسالِ ما، خوش عاشق آمد پارِ ما
ما مُفْلِسانیم و تویی، صد گنج و صد دینارِ ما

ما کاهِلانیم و تویی، صد حَجّ و صد پیکارِ ما
ما خُفتگانیم و تویی، صد دولتِ بیدارِ ما

ما خَستگانیم و تویی، صد مَرهَمِ بیمارِ ما
ما بَس خَرابیم و تویی، هم از کَرَمْ مِعْمارِ ما

من دوش گفتم عشق را ای خُسروِ عَیّار ما
سَر دَرمَکَشْ مُنکِر مَشو، تو بُرده‌یی دَستارِ ما

واپَس جوابم داد او نی از تو است این کارِ ما
چون هر چه گویی وادَهَد، همچون صَدا کُهْسارِ ما

من گفتَمَش خود ما کُهیم و این صَدا گُفتارِ ما
زیرا که کُهْ را اختیاری نَبْود ای مُختارِ ما
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.