هوش مصنوعی:
شاعر در این متن به توصیف زیبایی بینظیر معشوق خود میپردازد و بیان میکند که هیچکس در دنیا به پای زیبایی او نمیرسد. او معشوق را فراتر از انسان و پری میداند و اذعان میکند که عشق به او باعث شیدایی و کفر شده است. شاعر همچنین از غربت و تنهایی خود میگوید و امید دارد که معشوق به او توجه کند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات ادبی و اشاره به مفاهیمی مانند «کیش کافری» نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
گزیدهٔ غزل ۶۰۷
ای چهرهٔ زیبای تو رشک بتان آذری
هر چند وصفت میکنم در حسن از آن زیباتری
هرگز نیاید در نظر نقشی ز رویت خوبتر
حوری ندانم ای پسر فرزند آدم یا پری؟
آفاق را گردیدهام مهر بتان ورزیدهام
بسیار خوبان دیدهام اما تو چیز دیگری
ای راحت و آرام جان با روی چون سرو روان
زینسان مرو دامنکشان کارام جانم میبری
عزم تماشا کردهای آهنگ صحرا کردهای
جان ودل ما بردهای اینست رسم دلبری
عالم همه یغمای تو خلقی همه شیدای تو
آن نرگس رعنای تو آورده کیش کافری
خسرو غریبست و گدا افتاده در شهر شما
باشد که از بهر خدا سوی غریبان بنگری
هر چند وصفت میکنم در حسن از آن زیباتری
هرگز نیاید در نظر نقشی ز رویت خوبتر
حوری ندانم ای پسر فرزند آدم یا پری؟
آفاق را گردیدهام مهر بتان ورزیدهام
بسیار خوبان دیدهام اما تو چیز دیگری
ای راحت و آرام جان با روی چون سرو روان
زینسان مرو دامنکشان کارام جانم میبری
عزم تماشا کردهای آهنگ صحرا کردهای
جان ودل ما بردهای اینست رسم دلبری
عالم همه یغمای تو خلقی همه شیدای تو
آن نرگس رعنای تو آورده کیش کافری
خسرو غریبست و گدا افتاده در شهر شما
باشد که از بهر خدا سوی غریبان بنگری
۷۷۳۴
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۶۰۶
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۶۰۸
نظرها و حاشیه ها
ناشناس
۱۳۹۹/۹/۲۱ ۱۶:۰۲
عالي