هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر احساسات عمیق و درد دوری از معشوق است. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند اشک، آه، سرو بلند و غنچه گل، احساسات خود را به تصویر می‌کشد. او از معشوق می‌خواهد که از او دوری نکند و به او توجه نشان دهد. شعر همچنین حاوی مضامینی مانند عشق، جدایی، امید و التماس برای بازگشت معشوق است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر و مفاهیم به کار رفته نیاز به بلوغ عاطفی و تجربه بیشتری دارند.

غزل شمارهٔ ۳۴ - ملال محبت

گاهی گر از ملال محبت بخوانمت
دوری چنان مکن که به شیون برانمت

چون آه من به راه کدورت مرو که اشک
پیک شفاعتی است که از پی دوانمت

تو گوهر سرشکی و دردانه ی صفا
مژگان فشانمت که به دامن نشانمت

سرو بلند من که به دادم نمی رسی
دستم اگر رسد به خدا می رسانمت

پیوند جان جدا شدنی نیست ماه من
تن نیستی که جان دهم و وارهانمت

ماتم سرای عشق به آتش چه می کشی
فردا به خاک سوختگان می کشانمت

تو ترک آبخورد محبت نمی کنی
اینقدر بی حقوق هم ای دل ندانمت

ای غنچه گلی که لب از خنده بسته ای
بازآ که چون صبا به دمی بشکفانمت

یک شب به رغم صبح به زندان من بتاب
تا من به رغم شمع سر و جان فشانمت

چوپان دشت عشقم و نای غزل به لب
دارم غزال چشم سیه می چرانمت

لبخند کن معاوضه با جان شهریار
تا من به شوق این دهم و آن ستانمت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۳ - اشک شوق
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۵ - دستم به دامانت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.