هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد عشق و فراق می‌نالد و از بی‌وفایی معشوق شکایت می‌کند. او با بیان احساسات خود، از روزگار گذشته و مهربانی‌های از دست رفته یاد می‌کند و آرزو می‌کند که معشوق بار دیگر به او مهر بورزد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ عاطفی دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند شکایت از معشوق و بیان درد فراق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۱۲۸ - وای وای من

هر دم چو توپ می زندم پشت پای وای
کس پیش پای طفل نیفتد که وای وای

دیر آشناتر از تو ندیدم ولی چه سود
بیگانه گشتی ای مه دیرآشنای وای

در دامنت گریستن سازم آرزوست
تا سرکنم نوای دل بی نوای وای

سوز دلم حکایت ساز تو می کند
لب بر لبم بنه که برآرم چو نای وای

آخر سزای خدمت دیرین من حبیب
این شد که بشنوم سخن ناسزای وای

جز نیک و بد به جای نماند چه می کنی
نه عشق من نه حسن تو ماند به جای وای

ای کاش وای وای منش مهربان کند
گر مهربان نشد چکنم ای خدای وای

من شهریار کشورعشقم گدای تو
ای پادشاه حسن مرنجان گدای وای
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۷ - شاهد گمراه
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۹ - طوطی قناد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.