هوش مصنوعی:
این متن در رثای سلطان محمد است که به عنوان فردی نورانی و تأثیرگذار توصیف شده است. مرگ ناگهانی او باعث اندوه فراوان در میان خانواده و جامعه شده است. شاعر با اشاره به تاریخ رحلت او، از او به عنوان مسافری یاد میکند که به سوی بهشت رفته است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و ادبی پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوانتر دشوار است. همچنین موضوع مرگ و سوگ ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.
شمارهٔ ۳ - وله ایضا
سلطان محمد آن شمع کز پرتو وجودش
گردیده بود گردون محفل فروز دنیا
در صفحهٔ رخش بود رنگ صلاح ظاهر
وز مطلع جبینش نور فلاح پیدا
از بی وفائی عمر ناگه چو رخت بر بست
وز دهر شد مسافر در خلد ساخت ماوا
جان پدر ز غم سوخت خون شد دل برادر
وز آه و گریه بردند آرام پیر و برنا
چون ساختم ازیشان تاریخ رحلت او
گفتند شد مسافر سلطان محمد ما
گردیده بود گردون محفل فروز دنیا
در صفحهٔ رخش بود رنگ صلاح ظاهر
وز مطلع جبینش نور فلاح پیدا
از بی وفائی عمر ناگه چو رخت بر بست
وز دهر شد مسافر در خلد ساخت ماوا
جان پدر ز غم سوخت خون شد دل برادر
وز آه و گریه بردند آرام پیر و برنا
چون ساختم ازیشان تاریخ رحلت او
گفتند شد مسافر سلطان محمد ما
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴ - وله ایضا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.