هوش مصنوعی:
این شعر در وصف شاعری با طبع شوخ و چهرهای زیبا است که به عشق مبتلا شده و درد بیدرمانش او را به کام مرگ کشانده. در پایان، دو تاریخ برای مرگ او ذکر شده است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعر کلاسیک فارسی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۶۸ - وله ایضا
فارس میدان معنی حامدی بینظیر
آن که بود از بدو فطرت از سخندانان تمام
طبعش از شوخی چو میلی داشت از اندازه بیش
با رخ گلفام و چشم شوخ و قد خوش خرام
شد مریض عشق و دردش بس که بی درمان فتاد
میکشیدش خوش از کف توسن مستی لگام
در قیام این قیامت دل گمانی برد و گفت
دور گوئی شد بهی زان شاعر شیرین کلام
چون یقین گشت این گمان از گفتهٔ موزون دل
بهر تاریخ او برون آمد دو تاریخ تمام
آن که بود از بدو فطرت از سخندانان تمام
طبعش از شوخی چو میلی داشت از اندازه بیش
با رخ گلفام و چشم شوخ و قد خوش خرام
شد مریض عشق و دردش بس که بی درمان فتاد
میکشیدش خوش از کف توسن مستی لگام
در قیام این قیامت دل گمانی برد و گفت
دور گوئی شد بهی زان شاعر شیرین کلام
چون یقین گشت این گمان از گفتهٔ موزون دل
بهر تاریخ او برون آمد دو تاریخ تمام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۷ - وله ایضا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۹ - قطعه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.