هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از نگرانی‌ها، ترس‌ها و دغدغه‌های خود درباره آینده و اتفاقات ناخوشایند احتمالی سخن می‌گوید. او از نشانه‌ها و خواب‌ها می‌پرسد که فردا چه خواهد شد و چگونه رسوایی و آشوب ممکن است به او نزدیک شود. شاعر همچنین از قدرت کلمات و خطرات آن می‌گوید و از خداوند می‌خواهد که او را از فساد و آشوب نجات دهد. در نهایت، او به این نتیجه می‌رسد که با وجود تمام نگرانی‌ها، باید به کار خود ادامه دهد و به آینده امیدوار باشد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و انسانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از عبارات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده یا سنگین باشد.

شمارهٔ ۸۷ - وله ایضا

یارب امشب از علامتها چه می‌بیند به خواب
آن که فردا خواهمش کردن علامت در جهان

با کدامین قسمت رسوائی شود یارب قرین
آن که از طبع جهان آشوب من دارد قزان

یافت حرفی زور برائی بالماس خیال
کز عبورش صد خطر دارد لب و کام و زبان

دست و تیغی شد علم کاندر ته هفتم زمین
گاو و ماهی در خیال پس خمند از تاب آن

ای شکار کم هراس غافل خرگوش خواب
شیر خشم‌آلودی از زنجیر خواهد جست هان

بیش از آن کن فکر کار خود کز اسباب صلاح
از فساد مفسدان چیزی نماند در میان

نیست پر آسان شکستن تو به همچون منی
چون شکستی وای قدر وای عرض و وای جان

خوش نشستی زان زیان ایمن کزو خواهد فکند
کمترین جنبش تزلزل در زمین و آسمان

تا عیارت پرسبک بیرون نیامد از هجا
در ترازو می‌نهم بهر تو سنگی بس گران

می‌کنم صد فکر ناخوش باز می‌گویم که خوش
آن چه امشب خواهی انشا کرد فردا میتوان

می‌جهد از شست قهر اما به اعراض دگر
تیر پر کش کرده‌ای کز صبر دارم در میان

من که بر وی کرده‌ام صد صحبت از وقت درست
گو صد و یک باش امروزش دگر دادم امان
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۶ - وله ایضا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۸ - وله ایضا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.