هوش مصنوعی: شاعر در این متن از بخت و روزگار سیاه خود شکایت می‌کند و با بخت خود عتاب می‌نماید که چرا زندگی‌اش پر از رنج و سیاهی است. بخت در پاسخ از سیاهی خود شرمسار می‌شود و عذرخواهی می‌کند. شاعر توضیح می‌دهد که دلیل این اندوه و سوگ، مرگ امام (سلطان ائمه عمدة الدین) است که مراد و آرزوی روزگارش بوده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عرفانی و سوگوارانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی دارد. همچنین، اشاره به مرگ امام و اندوه ناشی از آن ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال سنگین باشد.

شمارهٔ ۲۴۷ - در مرثیهٔ عمدة الدین محمد بن اسعد از ائمهٔ شافعیه

در دهر سیه سپیدم افکند
بخت سیه سپید کارم

با بخت سیه عتاب کردم
کز بس سیهیت دلفکارم

بخت آمد و خون گریست پیشم
کز رنگ سیاه شرمسارم

اما چکنم قبول کن عذر
کز مرگ امام سوگوارم

سلطان ائمه عمدة الدین
کو بود مراد روزگارم
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۸ - در مرثیهٔ عمدة الدین
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.