هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی از خاقانی بیانگر عشق و وابستگی به معشوق الهی است. شاعر خود را در کوی قلندران و میکدهها مقیم میداند و تأکید میکند که نه برای بهشت میکوشد و نه از ترس جهنم میجوشد. او بندهٔ اختیار یار است و آزاد از بهشت و نعمتهای آن. شاعر خود را عاشقی قدیمی میداند و از آتش عشق سخن میگوید که گاه ابراهیم و گاه کلیم است. با وجود سیهگلی در دیدهٔ دیگران، سینهاش روشن است. او خود را عالینسب و یتیم میداند و در نهایت، در خرابات، موقوف امانت عظیم است.
رده سنی:
16+
محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۲۷۵
ما حضرت عشق را ندیمیم
در کوی قلندران مقیمیم
هم میکده را خدایگانیم
هم درد پرست را ندیمیم
کوشنده نه از پی بهشتیم
جوشنده نه از تف جحیمیم
ما بندهٔ اختیار یاریم
آزاد ز جنت و نعیمیم
گر عالم محدث است گو باش
ما باری عاشق قدیمیم
بیزحمت پیرهن همه سال
از یوسف خویش با شمیمیم
آن آتش را که عشق ازو خاست
گاه ابراهیم و گه کلیمیم
بس روشن سینهایم اگرچه
در دیدهٔ تو سیه گلیمیم
اصل گهر از خلیفه داریم
عالی نسبیم اگر یتیمیم
این است که از برای یکدم
در چار سوی امید و بیمیم
خاقانیوار در خرابات
موقوف امانت عظیمیم
در کوی قلندران مقیمیم
هم میکده را خدایگانیم
هم درد پرست را ندیمیم
کوشنده نه از پی بهشتیم
جوشنده نه از تف جحیمیم
ما بندهٔ اختیار یاریم
آزاد ز جنت و نعیمیم
گر عالم محدث است گو باش
ما باری عاشق قدیمیم
بیزحمت پیرهن همه سال
از یوسف خویش با شمیمیم
آن آتش را که عشق ازو خاست
گاه ابراهیم و گه کلیمیم
بس روشن سینهایم اگرچه
در دیدهٔ تو سیه گلیمیم
اصل گهر از خلیفه داریم
عالی نسبیم اگر یتیمیم
این است که از برای یکدم
در چار سوی امید و بیمیم
خاقانیوار در خرابات
موقوف امانت عظیمیم
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۶ - در موعظه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.