هوش مصنوعی: شاعر در این متن از توبه و پشیمانی خود از اعمال گذشته مانند مصرف می و بنگ سخن می‌گوید و عهد می‌بندد که پس از انجام حج، دیگر به این اعمال بازنگردد. او از عقل و خرد به عنوان راهنمای خود یاد می‌کند و تصمیم می‌گیرد که از ظلمت و ننگ دوری کند.
رده سنی: 15+ متن دارای مضامین اخلاقی و عرفانی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مصرف مواد مخدر (بنگ) نیاز به درک و بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۹۲

لوریی گفت مرا در عرفات
که می و بنگ نگیرم پس از این

گرچه زنگی لقبم بهر نشاط
عادت زنگ نگیرم پس از این

تو گوا باش که چو کردم حج
می گلرنگ نگیرم پس از این

توبه چون بیخ فرو برد به دل
شاخ هر شنگ نگیرم پس از این

دست سلطان خرد بوسه زدم
پای سرهنگ نگیرم پس از این

نامور تیغم با جوهر نور
ظلمت ننگ نگیرم پس از این

صیقل عقل جلا داد مرا
تا دگر زنگ نگیرم پس از این

شاهد دوست کش افتاد جهان
در برش تنگ نگیرم پس از این

ناخن چنگ گرفتم که دگر
زلف در چنگ نگیرم پس از این

چنگ چون در رسن کعبه زدم
گیسوی چنگ نگیرم پس از این
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۱ - در تعریض بر پندار رازی
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.