هوش مصنوعی: شاعر در این متن از رنج‌های روزمره و غم‌های زندگی می‌گوید. او از دنیا به عنوان کاسه‌ای سیاه یاد می‌کند که غم‌هایش را به او می‌دهد. همچنین، به بی‌عدالتی‌های دنیا اشاره کرده و از طمع و دریوزه‌گری انتقاد می‌کند. در نهایت، شاعر به عزا و ماتم برای دوستان از دست رفته اشاره می‌کند.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و انتقادی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند غم و ماتم ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۳۰۸

زهر است مرا غذای هر روزه
زین کاسهٔ سرنگون پیروزه

وز دهر سیاه کاسه در کاسم
صد ساله غم است شرب یک روزه

دهر است کمینه کاسه گردانی
از کیسهٔ او خطاست دریوزه

در کوزه نگر به شکل مستسقی
مستسقی را چه راحت از کوزه

از چرخ طمع ببر که شیران را
دریوزه نشاید از در یوزه

خاقانی صبح خیز، هر شامی
نگشاید جز به خون دل روزه

بر تن ز سرشک جامهٔ عیدی
در ماتم دوستان دل سوزه
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.