هوش مصنوعی:
شاعر در این متن به ستایش خداوند و بیان عجز خود در درک حقیقت هستی میپردازد. او با اشاره به سنایی، بر محدودیتهای انسان در فهم الهی تاکید میکند و از ارسال شعر به عنوان وسیلهای برای ارتباط استفاده مینماید. متن همچنین حاوی نکتهای درباره جهل انسانها و اهمیت بصیرت است.
رده سنی:
15+
محتوا دارای مفاهیم عرفانی و فلسفی نسبتاً پیچیده است که برای درک کامل به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین استفاده از استعارهها و مفاهیم انتزاعی برای کودکان قابل هضم نیست.
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰۳ - این چند بین را فضل بن یحیی بن صاعد هروی به سنایی فرستاد و در آن درخواست دیدار کرد
هستی به حقیقت ای سنایی
در دیدهٔ عقل روشنایی
مقبول همه صدور گشتی
این کار تو نیست جز خدایی
آیم بر تو به طبع زیراک
دانم که به نزد من نیایی
لیکن چکنم چگونه آیم
چون نیست خبر که تو کجایی
معذورم اگر که میفرستم
نزدیک تو شعر ای سنایی
هر کس که برد به بصره خرما
بر جهل خود او دهد گوایی
چون آمدهای مرو ازیراک
ما را چو دو دیده می ببایی
در دیدهٔ عقل روشنایی
مقبول همه صدور گشتی
این کار تو نیست جز خدایی
آیم بر تو به طبع زیراک
دانم که به نزد من نیایی
لیکن چکنم چگونه آیم
چون نیست خبر که تو کجایی
معذورم اگر که میفرستم
نزدیک تو شعر ای سنایی
هر کس که برد به بصره خرما
بر جهل خود او دهد گوایی
چون آمدهای مرو ازیراک
ما را چو دو دیده می ببایی
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰۲ - در مدح خواجه ابو یعقوب یوسفبن احمد
گوهر بعدی:قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.