هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در مدح و ستایش شخصی بزرگوار و بخشنده سروده شده است. شاعر از کرم، سخاوت، و بزرگی این فرد سخن میگوید و او را به آفتاب در سخاوت و آسمان در کفایت تشبیه میکند. همچنین، شاعر اشاره میکند که این شخص از آز و نیاز دوری میجوید و همواره بخشنده است. در پایان، شاعر آرزوی بقا و سعادت برای او میکند.
رده سنی:
15+
این متن دارای مفاهیم عمیق ادبی و اخلاقی است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، استفاده از صنایع ادبی و تشبیهات پیچیده ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۳۸ - در مدح موئتمن سرخسی
رتبت و تمیکن صدر موئتمن
همچو قدر و همتش بیمنتهاست
آفتابش در سخاوت مقتدیست
واسمان را در کفایت مقتداست
طبع شد بیگانه با آز و نیاز
تا کفش با جود و بخشش آشناست
دست او را خواستم گفتن سخیست
باز گفتم نه غلط کردم سخاست
ای جوادی کز پی مدح و ثنات
بر من از مدح و ثنا مدح و ثناست
عالمی از کبریایی سر به سر
گرچه عالم سر به سر کبر و ریاست
زحمتی آوردهام بار دگر
گرچه روز و شب دلت در یاد ماست
کار شاعر زحمت آوردن بود
وانکه رحمت آورد کار شماست
هست مستغنی ز شرح از بهر آنک
شرح کردن زانچه میدانی خطاست
بادت اندر دولت باقی بقا
تا بقا از ایزد باقی بقاست
همچو قدر و همتش بیمنتهاست
آفتابش در سخاوت مقتدیست
واسمان را در کفایت مقتداست
طبع شد بیگانه با آز و نیاز
تا کفش با جود و بخشش آشناست
دست او را خواستم گفتن سخیست
باز گفتم نه غلط کردم سخاست
ای جوادی کز پی مدح و ثنات
بر من از مدح و ثنا مدح و ثناست
عالمی از کبریایی سر به سر
گرچه عالم سر به سر کبر و ریاست
زحمتی آوردهام بار دگر
گرچه روز و شب دلت در یاد ماست
کار شاعر زحمت آوردن بود
وانکه رحمت آورد کار شماست
هست مستغنی ز شرح از بهر آنک
شرح کردن زانچه میدانی خطاست
بادت اندر دولت باقی بقا
تا بقا از ایزد باقی بقاست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷ - در مدح گوید
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹ - در محمدت صاحب ناصرالدین
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.