هوش مصنوعی:
این شعر از بوالحسن به ستایش و شکایت از وضعیت زمانه میپردازد. شاعر از احسان و رغبت ناامید شده و از نکبت و ستمهای رایج در جامعه شکایت دارد. او اشاره میکند که اساس ستمها در زمانهاش ریشه دوانیده و حتی کریمان نیز در حبس هستند. در نهایت، شاعر از معکوس شدن روزگار و منحوس بودن طالع سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم انتقادی و فلسفی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهی بیشتری دارد. همچنین، برخی از واژگان و مفاهیم مانند 'نکبت'، 'ستم'، و 'حبس' ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین یا نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۷۵ - در حبس مجدالدین ابوالحسن عمرانی
بوالحسن ای کسی که در احسان
وعده از رغبت تو مایوسست
دل و دستت که شاد باد و قوی
بحر معقول کان محسوسست
نکبتت عام نکبتی است کزو
شرع منکوب و ملک منکوسست
داغ آسیب دور تو دارد
هر اساس ستم که مدروسست
دوش آز از نیاز میپرسید
که کنون دور دهر معکوسست
گفت نی گفتش آخر از چه سبب
طالع مکرمات منحوسست
مکرمت بانگ برگرفت از حبس
که کریم زمانه محبوسست
وعده از رغبت تو مایوسست
دل و دستت که شاد باد و قوی
بحر معقول کان محسوسست
نکبتت عام نکبتی است کزو
شرع منکوب و ملک منکوسست
داغ آسیب دور تو دارد
هر اساس ستم که مدروسست
دوش آز از نیاز میپرسید
که کنون دور دهر معکوسست
گفت نی گفتش آخر از چه سبب
طالع مکرمات منحوسست
مکرمت بانگ برگرفت از حبس
که کریم زمانه محبوسست
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۶ - لطیفه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.