هوش مصنوعی: این متن یک شعر ستایش‌آمیز و مدحی است که به پادشاه یا حاکمی قدرتمند تقدیم شده است. شاعر در این شعر آرزو می‌کند که پایه‌های حکومت پادشاه استوار بماند، مردم در خدمت او باشند، و دشمنانش به رنج افتند. همچنین، شاعر پادشاه را با القابی مانند "سکندر ثانی" و "خضر" می‌ستاید و حکومت او را منبع آب حیات می‌داند.
رده سنی: 16+ این متن دارای زبان ادبی و کهن است و ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر به‌ویژه کسانی که با ادبیات کلاسیک آشنا نیستند، دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم و استعاره‌های به‌کاررفته نیاز به درک عمیق‌تری از فرهنگ و تاریخ دارند.

شمارهٔ ۱۴۰ - صاحب ناصرالدین دارو خورده بود او را تهنیت گفته

ای ملک پادشه شده ثابت‌قدم به تو
بر امر و نهی تو قدمش را ثبات باد

در ذمت ملوک جهان دین طاعتت
واجب‌تر از ادای صیام و صلات باد

واندر زمین مملکت از حرص خدمتت
مردم گیاه رسته به جای نبات باد

نعال بارگاه ترا گرد دستگاه
بر جای نعل و میخ هلال و بنات باد

در استخوان هرکه ز مهر تو مغز نیست
از پای مال خاک رمیم و رفات باد

بس بر جگر چو جان به لب آید ز تشنگیش
آب ار رود ز نایژهٔ حادثات باد

از آبهای دشمن تو اشک روشنست
رخسارهٔ چو نیلش ازو چون فرات باد

هر باد عارضه که به عرضت گذر کند
با نامهٔ شفا و نسیم نجات باد

ای پادشا سکندر ثانی و خضر تو
این شربت مبارکت آب حیات باد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۹ - از کسی یخ خواهد
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۱ - مخدوم حکیم را در سرای خاص جای داد در شکر آن گوید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.