هوش مصنوعی: در طوس، زنی فقیر در گرمای شدید به بازار می‌رود و از دیدن حصیرفروشی به فکر می‌افتد که اگر پول داشت، مانند دیگران از نعمت‌های زندگی بهره می‌برد. او از حصیرفروش می‌پرسد که قیمت حصیر چقدر است، اما شاگرد حصیرفروش به او توهین می‌کند و می‌گوید به جای حصیر، به نمد فکر کند. در پایان، شاعر اشاره می‌کند که این داستان را به صورت هجو بیان کرده است.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم پیچیده‌ای مانند فقر، نابرابری اجتماعی و هجو است که درک آن‌ها به بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، استفاده از زبان کلاسیک و اصطلاحات قدیمی ممکن است برای خوانندگان جوان دشوار باشد.

شمارهٔ ۳۲۳ - در مطایبه

گویند که در طوس گه شدت گرما
از خانه به بازار همی شد زنکی لال

بگذشت به دکان یکی پیر حصیری
بر دل بگذشتش که اگر نیست مرا مال

تا چون دگران نطع خرم بهر تنعم
آخر نبود کم ز حصیری به همه حال

بنشست و یکی کاغذکی چکسه برون کرد
حاصل شده از کدیه به جوجو نه به مثقال

گفتا ده ده ده گز حصصیری سره را چند
نه از لللخ و از ککنب وزنه نه نال

شاگرد حصیری چو اداء سخنش دید
گفتش برو ای قحبهٔ چونین به سخن زال

تدبیر نمد کن به نمد گر شو ازیراک
تا نرخ بپرسی تو به دی ماه رسد سال

جان من و آن وعدهٔ نطع تو همین است
از بس که زنی قرعه و گیری به ادا فال

هان بر طبق عرض نهم حاصل این ذکر
هین در ورق هجو کشم صورت این حال
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲۲ - قسم بر بی‌گناهی
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲۴ - سخن کمالی را ستاید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.