هوش مصنوعی:
شاعر در این متن بیان میکند که از نامهای از معشوق خرسند است و تمام دعاهایش به خداوند درخواست دیدار معشوق است. او از غم خود میگوید که با وجود خرسندی از نامه، هنوز غمگین است زیرا زندگی بدون معشوق را نمیپسندد. شاعر به زیبایی معشوق اشاره میکند و بیان میکند که بدون او، زندگی برایش ارزشی ندارد و مانند تشنهای به آب حیات و مردهای به جان، آرزوی دیدار معشوق را دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۳۴۳ - در اشتیاق دوستی و طلب مکاتبات ازو
ز روزگار به یک نامهٔ تو خرسندم
که در دعا همه آن خواهم از خداوندم
شنیدهام که به خرسند کم گراید غم
غمم چراست که از تو به نامه خرسندم
ز هرچه باشد خرسند را بسنده بود
چرا که بیتو همی عمر و عیش نپسندم
مرا و حال مرا بیجمال طلعت تو
صفت ندیدم از این به چو دل برافکندم
چنانکه تشنه به آب حیات و مرده به جان
به جان تو که به دیدارت آرزومندم
که در دعا همه آن خواهم از خداوندم
شنیدهام که به خرسند کم گراید غم
غمم چراست که از تو به نامه خرسندم
ز هرچه باشد خرسند را بسنده بود
چرا که بیتو همی عمر و عیش نپسندم
مرا و حال مرا بیجمال طلعت تو
صفت ندیدم از این به چو دل برافکندم
چنانکه تشنه به آب حیات و مرده به جان
به جان تو که به دیدارت آرزومندم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴۴ - در شکایت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.