هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از بی‌ثباتی و بی‌قراری خود می‌گوید و اعتراف می‌کند که ممکن است خطاهایی از او سر زده باشد. او از این بابت شرمسار است اما تأکید می‌کند که فردی نیرنگ‌باز نیست. شاعر به عشق و افتخار خود به معشوق اشاره می‌کند و با وجودی که ممکن است دیگران او را ننگ بدانند، خود را سزاوار هر عتاب و درگیری می‌داند. در پایان، از معشوق می‌خواهد که با او بد نشود و دل‌تنگ نگردد، زیرا او از کارهای بد خود پشیمان است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، موضوعاتی مانند پشیمانی و اعتراف به خطا ممکن است برای سنین پایین‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۳۶۰ - در عذر

ای همه سیرت تو هنگ و ثبات
چه کنم بی‌ثبات و بی‌هنگم

گر خطایی برفت بر قلمم
هست از آن شرم چون قلم رنگم

تا نگویی که شعر نیرنگیست
حاش لله نه مرد نیرنگم

از جهانی به تست فخرم و بس
گرچه هست از جهانیان ننگم

الحق الحق بدانچه کردستم
در خور هر عتاب و هر جنگم

چه شود از من این گران مشمر
هم تو دانی که بس سبک سنگم

بد مشو با من و مکن دل تنگ
که ز بد کرده نیک دلتنگم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۹ - در افلاس و رنجوری خود
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.