هوش مصنوعی: این متن شعری است که به ستایش حکمرانی عادل و قدرتمند می‌پردازد و از زبان شاعری بیان می‌شود که در جمعی خاص و عام، با یادآوری خاطراتی از گذشته، به عشق و شادی اشاره می‌کند. همچنین، شاعر از صبر و انتظار سخن می‌گوید و در پایان، از نوشتن داستان بر آب و درخواست سرکه و آبکامه یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن به دلیل استفاده از زبان شعر کلاسیک فارسی و مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی، برای مخاطبان نوجوان و بزرگسال مناسب است. درک کامل آن نیاز به آشنایی با ادبیات کهن و ظرافت‌های زبانی دارد که معمولاً در سنین پایین کمتر وجود دارد.

شمارهٔ ۴۲۱ - در طلب سرکه و آبکامه

ای حکم ترا قضای یزدان
داده چو قدر گشادنامه

تو عمدهٔ ملکی و ممالک
لوحست و کفایت تو خامه

در خاک نهاده آب و آتش
پیش سخط تو بارنامه

در جنب کفت سیاه‌کامه است
حاشا فلک کبود جامه

آن شب که در آن جناب میمون
با عیش چنان مع‌الغرامه

در حجر گک نصیر خباز
بودیم چه خاصه و چه عامه

از چنگ خیال پر سماتی
وز باده دماغ پر شمامه

بر دست چپم یگانه‌ای بود
در کسوت جبه و عمامه

او را بطلب بگو چه کردی
ما را بدو وعده شادکامه

در آتش صبر چند باشم
ساکن چو سمندر و نعامه

این قصه چنین بر آب منویس
هم سرکه بده هم آبکامه
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۲۰ - در حسب حال خویش گوید
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲۲ - در تهنیت تشریف
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.