هوش مصنوعی:
شاعر در این متن بیان میکند که بین او و مخاطبش تفاوتهای اساسی وجود دارد. او به دنبال عرضه سخن است در حالی که مخاطبش به دنبال زر و مال است. شاعر تأکید میکند که سخن و ادب ارزشمندتر از ثروت است و از تجملات دنیوی مانند کتاب و کراسه (ظاهراً اشاره به ظواهر و تشریفات) انتقاد میکند. در پایان، او به این نتیجه میرسد که اگر پاسخ و تفاهمی نباشد، زندگی سخت و بیثمر خواهد بود.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و انتقادی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و واژگان پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۴۲۰ - در حسب حال خویش گوید
تو با من نسازی که از صحبت من
ملامت فزاید شما را و تاسه
تو زر خواهی و من سخن عرضه دارم
تو در فاژه افتی و من در عطاسه
نه هرجا که باشد سخن زر نباشد
که پابند زر دیدهام صد حماسه
نه من بوفراسم امیر قبیله
تو خود میشناسی به علم فراسه
کتاب و کراسه است اینجا تجمل
چه آید ترا از کتاب و کراسه
گرفتم بود گندمین نان چو پاسخ
نباشد نه خوردی خدنگ و نه کاسه
ملامت فزاید شما را و تاسه
تو زر خواهی و من سخن عرضه دارم
تو در فاژه افتی و من در عطاسه
نه هرجا که باشد سخن زر نباشد
که پابند زر دیدهام صد حماسه
نه من بوفراسم امیر قبیله
تو خود میشناسی به علم فراسه
کتاب و کراسه است اینجا تجمل
چه آید ترا از کتاب و کراسه
گرفتم بود گندمین نان چو پاسخ
نباشد نه خوردی خدنگ و نه کاسه
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱۹ - طلب قبا از مخدوم کند
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲۱ - در طلب سرکه و آبکامه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.