هوش مصنوعی:
شاعر در پاسخ به دوستی که از کمآمدنش نزد آنها گلایه میکند، دلیل آن را بیاعتنایی و بیوفایی دوست بیان میکند. او اشاره میکند که از شکستن و آسیب دیدن نمیترسد، اما از درخواست کمک از افراد ناشایست اکراه دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، اشاره به موضوعاتی مانند بیوفایی و روابط پیچیده انسانی برای سنین پایینتر ممکن است نامفهوم یا سنگین باشد.
شمارهٔ ۴۸۹ - در قناعت و خویشتنداری
مرا دوستی گفت آخر کجایی
چرا بیشتر نزد ما مینیایی
به تشویر گفتم که از بیستوری
به بیگانگی میکشد آشنایی
مرا گفت چون بارگیری نخواهی
که از خدمتت نیست روی رهایی
به بیت عمادی جوابش بگفتم
که گفتمش گفتم که ای روشنایی
مرا از شکستن چنان باک ناید
که از ناکسان خواستن مومیایی
چرا بیشتر نزد ما مینیایی
به تشویر گفتم که از بیستوری
به بیگانگی میکشد آشنایی
مرا گفت چون بارگیری نخواهی
که از خدمتت نیست روی رهایی
به بیت عمادی جوابش بگفتم
که گفتمش گفتم که ای روشنایی
مرا از شکستن چنان باک ناید
که از ناکسان خواستن مومیایی
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۸۸ - در حکمت و موعظه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹۰ - در هجا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.