هوش مصنوعی: معشوقه هنگام صبح و در حالی که جهان روشن می‌شد، با دلسوزی و غمگینی از روزی که گذرانده بود سخن می‌گفت و گریه می‌کرد. او از شفق صبحگاهی که به نظر ناموزون می‌آمد، یاد می‌کرد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از واژگان و تصاویر شاعرانه نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

رباعی شمارهٔ ۴۱۵

چون صبح درآمد به جهان‌افروزی
معشوقه به گاه رفتن از دلسوزی

می‌گفت و گری که با من غم روزی
صبحا ز شفق چون شفقت ناموزی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:رباعی شمارهٔ ۴۱۴
گوهر بعدی:رباعی شمارهٔ ۴۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.