۲۹۶ بار خوانده شده
روزی به خرابات تو می میخوردم
وین خرقهٔ آب و گل بدر میکردم
دیدم ز خرابات تو عالم معمور
معمور و خراب از آن چنین میکردم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
وین خرقهٔ آب و گل بدر میکردم
دیدم ز خرابات تو عالم معمور
معمور و خراب از آن چنین میکردم
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:رباعی شمارهٔ ۱۲۴۱
گوهر بعدی:رباعی شمارهٔ ۱۲۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.