هوش مصنوعی: متن روایتگر داستان فردی دیوانه و دل‌سوز است که شبی در پیش کعبه به گریه و زاری مشغول است و از درگاه خداوند طلب گشایش می‌کند. او حاضر است سر خود را همچون حلقه به در بکوبد تا شاید از رنج و سوز درونی رها شود. در این حال، صدایی غیبی (هاتف) به او پاسخ می‌دهد که خانه کعبه قبلاً پر از بت بوده و اکنون بت‌های درونش شکسته شده‌اند. هاتف به او می‌گوید که اگر می‌خواهی سرت را بشکنی، خودت بت نشو و سرنگون مشو. در پایان، بزرگی که این گفتار را می‌شنود، به اسرار نهفته در آن پی می‌برد و از غم و اندوه به خاک می‌افتد.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

(۴) حکایت دیوانه که سر بر در کعبه می‬زد

یکی دیوانهٔ گریان و دل سوز
شبی در پیش کعبه بود تا روز

خوشی می‌گفت اگر نگشائیم در
بدین در همچو حلقه می‌زنم سر

که تا آخر سرم بشکسته گردد
دلم زین سوز دایم رسته گردد

یکی هاتف زبان بگشاد آنگاه
که پُر بت بود این خانه دو سه راه

شکسته گشت آن بتها درونش
شکسته گیر یک بت از برونش

اگر می بشکنی سر از برون تو
بتی باشی که گردی سرنگون تو

درین راه ازچنین سر کم نیاید
که دریا بیش یک شبنم نیاید

بزرگی چون شنید آواز هاتف
بدان اسرار شد دزدیده واقف

بخاک افتادو چشمش خون روان کرد
بسی جان از چنین غم خون توان کرد

چو با او هیچ نتوانیم کوشید
نمی‌باید بصد زاری خروشید
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:(۳) حکایت مرد ترسا و شیخ بایزید
گوهر بعدی:(۵) حکایت ایّوب علیه السلام
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.