هوش مصنوعی:
در بازار بغداد آتشسوزی بزرگی رخ داد و مردم به وحشت افتادند. پیرزنی که درگیر آتش بود، نگران خانهاش نبود و معتقد بود خانهاش توسط خدا محافظت میشود. پس از پایان آتشسوزی، مشخص شد خانهاش سالم مانده است. وقتی از او پرسیدند چگونه این را میدانست، پاسخ داد: «یا خانه میسوزد یا دل من. چون دل من از غم سوخته، خانهام نمیسوزد.»
رده سنی:
14+
این متن دارای مفاهیم عرفانی و تمثیلی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کهن فارسی دارد. نوجوانان و بزرگسالان بهتر میتوانند پیام عمیق آن درباره ایمان و تسلیم در برابر تقدیر را درک کنند.
(۹) حکایت پیر زال سوخته دل
مگر یک روز در بازارِ بغداد
بغایت آتشی سوزنده افتاد
فغان برخاست از مردم بیکبار
وزان آتش قیامت شد پدیدار
بره در پیر زالی مبتلائی
عصا در درست میآمد ز جائی
کسی گفتش مرو دیوانهٔ تو
که افتاد آتشی در خانهٔ تو
زنش گفتا توئی دیوانه تن زن
که حق هرگز نسوزد خانهٔ من
بآخر چون بسوخت آتش جهانی
نبود آن زال را ز آتش زیانی
بدو گفتند هان ای زالِ دمساز
بگو کز چه بدانستی چنین راز
چنین گفت آنگه آن زال فروتن
که یا خانه بسوزد یا دل من
چو سوخت از غم دل دیوانهٔ را
نخواهد سوخت آخر خانهٔ را
بغایت آتشی سوزنده افتاد
فغان برخاست از مردم بیکبار
وزان آتش قیامت شد پدیدار
بره در پیر زالی مبتلائی
عصا در درست میآمد ز جائی
کسی گفتش مرو دیوانهٔ تو
که افتاد آتشی در خانهٔ تو
زنش گفتا توئی دیوانه تن زن
که حق هرگز نسوزد خانهٔ من
بآخر چون بسوخت آتش جهانی
نبود آن زال را ز آتش زیانی
بدو گفتند هان ای زالِ دمساز
بگو کز چه بدانستی چنین راز
چنین گفت آنگه آن زال فروتن
که یا خانه بسوزد یا دل من
چو سوخت از غم دل دیوانهٔ را
نخواهد سوخت آخر خانهٔ را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:(۸) حکایت شیخ ابوبکر واسطی با دیوانه
گوهر بعدی:(۱۰) حکایت آتش و سوخته
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.