هوش مصنوعی: در این متن، شاعر از شوق خود برای بخشیدن صدقه به نیازمندان می‌گوید، اما هاتفی به او یادآوری می‌کند که بخشش واقعی زمانی است که فرد انتظار دیدن نتیجه آن را نداشته باشد. هاتف همچنین به شاعر هشدار می‌دهد که اگر به دنبال زندگی معنوی است، باید از تعلقات دنیوی دوری کند و به جای ترس از مرگ، به ارزش‌های والاتر بیندیشد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی موجود در متن برای درک و تجزیه‌وتحلیل به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. نوجوانان و بزرگسالان بهتر می‌توانند با این مضامین ارتباط برقرار کنند و از آن درس بگیرند.

(۳) حکایت آن مرد که صدقه بدرویشان می‬داد

بزرگی گفت پر شوقست جانم
که شد عمری که من دربندِ آنم

که از من صدقهٔ برسد بدرویش
که آن صدقه نبیند کس کم و بیش

چو رفتست این دقیقه بر زبانش
چنین گفتست هاتف آن زمانش

که تو باید اگر صاحب یقینی
که آن صدقه که بخشیدی نه بینی

تو همچون مُردهٔ بد می‌نمائی
که خود را مُرده و زنده بلائی

نخواهی زندگانی گر بدانی
که مردن بهترت زین زندگانی

اگر تو پیش دان و پیش بینی
همه کم کاستی خویش بینی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:(۲) حکایت نمرود
گوهر بعدی:(۴) حکایت لقمۀ حلال
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.