هوش مصنوعی: در این متن، یک زن در حال طواف خانه است که مردی به او نگاه می‌کند. زن به مرد تذکر می‌دهد که اگر اهل رازداری و مردانگی بودی، چنین نگاهی به من نمی‌انداختی و در این مکان حضور نمی‌یافتی. او به مرد یادآوری می‌کند که خداوند همیشه ناظر اعمال انسان‌هاست و باید در هر قدمی به حضور خدا توجه داشت. اگر بدون توجه به خدا گامی برداری، عواقب سختی در انتظار تو خواهد بود.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم اخلاقی و مذهبی عمیق است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به سطحی از بلوغ فکری و شناختی دارد. همچنین، بحث‌های مربوط به رازداری، مردانگی و حضور خداوند ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا پیچیده باشد.

(۱۵)حکایت آن زن که طواف کعبه می‬کرد و مردی که نظر برو کرد

یکی عورت طواف خانه می‌کرد
نظر افکند بر رویش یکی مرد

زنش گفتا گر اهل رازئی تو
چنین دم کی بمن پردازئی تو

ولی آگه نهٔ تو بی سر و پای
که از که بازماندستی چنین جای

گر از مردی خود بودی نشانیت
سر زن نیستی اینجا زمانیت

تو اینجا از پی سود آمدستی
نه از بهر زیان بود آمدستی

تو خود را روزِ بازاری چنین گرم
زیان خواهی؟ نداری از خدا شرم؟

خداوند جهان پیوسته ناظر
تو از وی غایب و او بر تو حاضر

چو یک یک دم خدا از تست آگاه
چرا چون ماه می‌پیچی سر از راه

چو حق با تو بوَد در هر مقامی
مزن جز درحضورش هیچ گامی

اگر بی او زنی یک گام در راه
بسی تشویر باید خوردت آنگاه
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:(۱۴) حکایت دیوانه‌ای که گلیم فروخت
گوهر بعدی:(۱۶) حکایت مهستی دبیر با سلطان سنجر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.