هوش مصنوعی:
محمود با اعزاز به مردی دوالکباز تبدیل میشود. شهش به او میگوید که چرا در راه خاک نشسته و دوالکبازی را به شاه یاد میدهد. دوالکباز پاسخ میدهد که این کار مانند پروانه و شمع است و جمعکردن دوالکبازی، کوس و عَلَم ممکن نیست. او توصیه میکند که مجرد شود و این پیشه را ادامه دهد، در غیر این صورت باید به فکر دیگری باشد. در نهایت اشاره میکند که در این منزل، کمال تنها از پاکبازی به دست میآید.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عرفانی و اخلاقی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کهن فارسی دارد. همچنین، برخی از واژهها و مفاهیم مانند «پاکبازی» و «مجرد شدن» ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
(۹) حکایت سلطان محمود با مرد دوالک باز
مگر محمود با اعزاز میشد
بره مردی دوالک باز میشد
شهش گفتا که ای طرّار ره زن
ترا میبیند اینجا چشم دَرمَن
که بنشینی میان خاک در راه
دوالک بازی آموزی تو با شاه
دوالک باز گفتش ای جهاندار
برَو بنشین چه میخواهی ازین کار
نخواهد گشت چون پروانه با شمع
دوالک بازی و کوس و عَلَم جمع
مجرّد گرد و پس این پیشه میکن
وگر نه همچنین اندیشه میکن
درین منزل که کس نه دل نه جان یافت
کمال از پاک بازی میتوان یافت
بره مردی دوالک باز میشد
شهش گفتا که ای طرّار ره زن
ترا میبیند اینجا چشم دَرمَن
که بنشینی میان خاک در راه
دوالک بازی آموزی تو با شاه
دوالک باز گفتش ای جهاندار
برَو بنشین چه میخواهی ازین کار
نخواهد گشت چون پروانه با شمع
دوالک بازی و کوس و عَلَم جمع
مجرّد گرد و پس این پیشه میکن
وگر نه همچنین اندیشه میکن
درین منزل که کس نه دل نه جان یافت
کمال از پاک بازی میتوان یافت
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:(۸) حکایت شیخ علی رودباری
گوهر بعدی:(۱۰) حکایت شیخ ابوسعید با قمار باز
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.