هوش مصنوعی:
شیخ مهنه در صحرا با گروهی از قماربازان روبرو میشود که یکی از آنها به عنوان امیر قماربازان معرفی میشود. شیخ از او میپرسد چگونه به این مقام رسیده و او پاسخ میدهد که از طریق 'پاک بازی' (قمار شرافتمندانه) به این جایگاه رسیده است. شیخ با فریاد هشدار میدهد که پاک بازی نشانه امیری و سرافرازی است، اما کژبازی بلای ناگهان است. او تأکید میکند که برای رسیدن به مقام پاک بازی، باید مانند عیسی تنها با یک سوزن (سادهزیستی) زندگی کرد و هیچ حجابی جز آن نداشت.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عمیق اخلاقی و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، اشاره به موضوعاتی مانند قمار و پاکبازی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
(۱۰) حکایت شیخ ابوسعید با قمار باز
بصحرا رفت شیخ مهنه ناگاه
گروهی گرم رَو را دید در راه
که میرفتند بر یک شیوه یک جای
ازار پای چرمین کرده در پای
یکی را شاد بر گردن گرفته
بسی رندانش پیرامن گرفته
مگر پرسید آن شیخ زمانه
که کیست این مرد، گفتند ای یگانه
امیر جملهٔ اهل قمارست
که او در پیشهٔ خود مردِ کارست
ازو پرسید شیخ عالم افروز
که از چه یافتی این میری امروز
جوابش داد رند نانمازی
که من این یافتم از پاک بازی
بزد یک نعره شیخ و گفت دانی
که دارد پاک بازی را نشانی
امیرست و سرافراز جهانست
که کژبازی بلای ناگهانست
همه شیران که مرد راه بودند
جهان عشق را روباه بودند
بهُش رَو، نیک بنگر، با خبر باش
بلا میبارد اینجا، بر حذر باش
اگر داری سر گردن نهادن
برای جان فشانی تن نهادن
مسلَّم باشدت این پاک بازی
وگر نه ناقصی و نانمازی
اگر چون پاک بازان میکنی کار
چو عیسی سوزنی با خود بمگذار
اگر جز سوزنی با تو بهم نیست
جز آن سوزن حجابت بیش و کم نیست
گروهی گرم رَو را دید در راه
که میرفتند بر یک شیوه یک جای
ازار پای چرمین کرده در پای
یکی را شاد بر گردن گرفته
بسی رندانش پیرامن گرفته
مگر پرسید آن شیخ زمانه
که کیست این مرد، گفتند ای یگانه
امیر جملهٔ اهل قمارست
که او در پیشهٔ خود مردِ کارست
ازو پرسید شیخ عالم افروز
که از چه یافتی این میری امروز
جوابش داد رند نانمازی
که من این یافتم از پاک بازی
بزد یک نعره شیخ و گفت دانی
که دارد پاک بازی را نشانی
امیرست و سرافراز جهانست
که کژبازی بلای ناگهانست
همه شیران که مرد راه بودند
جهان عشق را روباه بودند
بهُش رَو، نیک بنگر، با خبر باش
بلا میبارد اینجا، بر حذر باش
اگر داری سر گردن نهادن
برای جان فشانی تن نهادن
مسلَّم باشدت این پاک بازی
وگر نه ناقصی و نانمازی
اگر چون پاک بازان میکنی کار
چو عیسی سوزنی با خود بمگذار
اگر جز سوزنی با تو بهم نیست
جز آن سوزن حجابت بیش و کم نیست
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:(۹) حکایت سلطان محمود با مرد دوالک باز
گوهر بعدی:(۱۱) حکایت مجنون و لیلی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.