هوش مصنوعی: این متن شعری از مثنوی معنوی مولوی است که در آن پرندگان از رفتار و وضعیت یک پرنده خاص شکایت می‌کنند. آنها از این که این پرنده از خدمت به آنها خودداری می‌کند و به نظر می‌رسد از دانش و شجاعت بهره‌ای ندارد، ناراحت هستند. همچنین، آنها از استغناء (بی‌نیازی) و عشق این پرنده متعجب شده‌اند. در نهایت، توصیه می‌شود که با این پرنده با ملایمت رفتار شود تا آسیب نبیند.
رده سنی: 14+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

فرستادن سلیمان(ع) باز را باحضار بلبل ومراعات او ازتشویش

ز مرغان چون سلیمان قصه بشنید
بتندید و ببالید و بجوشید

یکی از خشم آتش را برافروخت
گهی بر آب و آتش را فرو سوخت

همان دم باز را فرمود هان زود
برو چون آتش و باز آی چون دود

به بین خود تا چه مرغ است آنکه مرغان
ز دست او همی دارند افغان

ز دانش بهره دارد یا ندارد
چو شیران زهره دارد یا ندارد

چرا آرد به بین نفرت ز کثرت
که داد او را بگو منشور وحدت

نمی‌گردد دمی خالی ز غوغا
نمی‌بندد کمر در خدمت ما

چرا از خدمت ما مستمند است
وزین دوری گزیدن دردمند است

مگر دیوانه و مستست و بی خود
که دائم غافلست از نیک و از بد

به تن زار و نزارش می‌نمایند
به هر گلزار زارش می‌نمایند

ز استغناء او بسیار گفتند
همه مرغان ز عشقش درشگفتند

چو نزدیکش رسی میکن تبسم
مبادا کو بمیرد از توهم

مگو سختش بنه انگشت بر لب
نگه می‌دارش از منقار و مخلب
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:رفتن مرغان بحضرت سلیمان علی نبینا و آله و علیه السلام و شکایت نمودن از بلبل
گوهر بعدی:رفتن باز بطلب بلبل و خواندن او را بسلیمان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.