هوش مصنوعی: در این شعر، مرغان در دربار سلیمان جمع می‌شوند و از بلبل شکایت می‌کنند. بلبل به عنوان خطیب مرغان توصیف می‌شود که با وجود ظاهر نزار و فغان‌آلود، شیرین‌زبان است. او همیشه در حال ناله و زاری است، شراب می‌نوشد و از درد عشق بی‌قرار است. مرغان از بی‌قراری و رفتارهای او شکایت می‌کنند و از سلیمان می‌خواهند که آنها را از دست مستان نجات دهد.
رده سنی: 15+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و تمثیلی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به شراب و مستی نیاز به درک بالاتری از مفاهیم ادبی دارد.

رفتن مرغان بحضرت سلیمان علی نبینا و آله و علیه السلام و شکایت نمودن از بلبل

شنید ستم که در دور سلیمان
که بد دیو و پری او را بفرمان

نشسته بود روزی بر سر تخت
سعادت یاور و اقبال با تخت

شدند مرغان بدرگاه سلیمان
بر آورده ز دست بلبل افغان

بنالیدند چو نای و می زدند چنگ
گهی بر سر گهی بر سینهٔ تنگ

چو بگشادند همه منقار آمال
بسی بر خاک مالیدند پر و بال

ز بلبل جمله می‌کردند شکایت
همی گفتند هر یک در حکایت

هر آن رازی که در دل می‌نهفتند
سلیمان را یکایک باز گفتند

ز بلبل جمله می‌کردند شکایت
همی گفتند هر یک در حکایت

خطیب مرغها مرغی نزار است
نهاده منبرش بر شاخسار است

لئیمی ترش روی و پر فغانست
ولیکن مرغکی شیرین زبانست

نمی‌بندد دمی شیرین نفس را
نمی‌گیرد به چیزی هیچ کس را

همیشه جامهٔ بی رنگ پوشد
ریا و زرق و هستی می‌فروشد

به صد دستان زهر دستی سرآید
چوهنگام بهار و گل درآید

چودیگی بر سر آتش به جوش است
نمی‌خسبد همه شب در خروش است

همی‌نوشد شراب آب انگور
همی نالد به زاری همچو طنبور

ز خامی می‌زند آن قلتبان خوش
که خام آوازه دارد پخته خاموش

چو چشمش گرید آهش کلّه بندد
دهان گل بر او حالی بخندد

قدش پست است و بانگش بس بلند است
خداوندا که او را حیله چنداست

ندارد صبر و باشد بی قرار او
کند از شوق خود را آشکار او

ندارد یک زمان ذوق و حضوری
ز درد عشق هست او ناصبوری

نه بیند هیچ کس رخسارهٔ او
بجز گل کو بود غمخوارهٔ او

وگر نه اختیار از دست بستان
بده ما را خلاص از دست مستان
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بسم الله الرحمن الرحیم
گوهر بعدی:فرستادن سلیمان(ع) باز را باحضار بلبل ومراعات او ازتشویش
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.