هوش مصنوعی: این متن یک گفتگوی نمادین بین راوی و یک طوطی است که در آن راوی به طوطی انتقاد می‌کند که تنها فصاحت دارد اما از ملاحت و عمق معنایی بی‌بهره است. طوطی با تکیه بر زیبایی و فصاحت ظاهری خود، از درک حقیقت و یادگیری از استادان واقعی غافل مانده است. راوی به طوطی توصیه می‌کند که از خودبینی و غرور دوری کند، قفس محدودیت‌های خود را بشکند و به دنبال دانش و عشق واقعی باشد.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده مانند آیینه، قفس و استاد سخن، درک متن را برای کودکان دشوار می‌سازد.

خطاب بلبل به طوطی و نصیحت کردن او را بخدمت پیر

به طوطی گفت ای مرغ شکرخوار
تو هرگز بودهٔ با من جگرخوار

فصاحت می‌فروشی بی ملاحت
ملاحت باید آنگه بس فصاحت

تو را گر طبع زیرک یار دیدند
به قهر از صحبت یاران بریدند

چو استاد سخن بگشاد چشمت
بروی آینه افتاد چشمت

تو در آیینهٔ روی خویش دیدی
تو پنداری سخن از خود شنیدی

تو در آیینه دیدی روی خود را
نداری دیدهٔ عقل و خرد را

دریغا بر سر باطل بماندی
ز استاد سخن غافل بماندی

منه این آینه زین بیشتر پیش
رخ استاد را ز آیینهٔ خویش

تو این آیینه را گر باز دانی
به روی آینه کی باز مانی

اگر در آینه آتش به بینی
هم آیین خود آیینی به بینی

طلب کن خویش را ز آیینه بیرون
قفس بشکن بپر بر اوج گردون

مشو مغرور این نطق مزور
مکن خود را بنادانی هنرور

بسی در کسوت زیبائی خود
که زیبائی چو تو بینند بی حد

به نادانی اگر خود وانمودی
گرفتار قفس هرگز نبودی

اگر علم همه عالم بخوانی
چو بی عشقی ازو حرفی ندانی

به خود رفتن ره نادیده جهلست
به ره رفتن براه رفته سهلست
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:مجادلۀ بلبل با باز که از غرور و پندار کاری بر نیاید جز بخدمت پیر
گوهر بعدی:حکایت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.