هوش مصنوعی:
استادی شاگردی احول داشت. روزی استاد شاگرد را برای آوردن قرابهای روغن فرستاد. شاگرد وقتی به محل رسید، به دلیل احول بودن دو قرابه دید و نزد استاد بازگشت و مشکل را بیان کرد. استاد با خشم گفت یکی را بشکند و دیگری را بیاورد. شاگرد چنین کرد و یک قرابه آورد. در پایان متن، پیامی اخلاقی نهفته است که هر چه میبینی، خود تو هستی و اگر در اشتباه مانی، چه میدانی.
رده سنی:
12+
این متن دارای مفاهیم اخلاقی و فلسفی است که ممکن است برای کودکان خردسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان شعر و استعاره نیازمند سطحی از بلوغ فکری است که معمولاً از نوجوانی به بعد شکل میگیرد.
الحکایه و التمثیل
یکی شاگرد احول داشت استاد
مگر شاگرد را جایی فرستاد
که ما را یک قرابه روغن آنجاست
بیاور زود آن شاگرد برخاست
چو آنجا شد که گفت و دیده بگماشت
قرابه چون دو دید احول عجب داشت
بر استاد آمد گفت ای پیر
دو میبینم قرابه من چه تدبیر
ز خشم استاد گفتش ای بد اختر
یکی بشکن دگر یک را بیاور
چو او در دیدن خود شک نمیدید
بشد این شکست آن یک نمیدید
اگر چیزی همی بینی تو جز خویش
توهم آن احول خویشی بیندیش
تو هر چیزی که میبینی تو آنی
ولی چون در غلط ماندی چه دانی
مگر شاگرد را جایی فرستاد
که ما را یک قرابه روغن آنجاست
بیاور زود آن شاگرد برخاست
چو آنجا شد که گفت و دیده بگماشت
قرابه چون دو دید احول عجب داشت
بر استاد آمد گفت ای پیر
دو میبینم قرابه من چه تدبیر
ز خشم استاد گفتش ای بد اختر
یکی بشکن دگر یک را بیاور
چو او در دیدن خود شک نمیدید
بشد این شکست آن یک نمیدید
اگر چیزی همی بینی تو جز خویش
توهم آن احول خویشی بیندیش
تو هر چیزی که میبینی تو آنی
ولی چون در غلط ماندی چه دانی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:الحکایه و التمثیل
گوهر بعدی:الحکایه و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.