هوش مصنوعی:
متن به وحدت و جدایی اشاره دارد و از اتحاد جانها و سپس جدایی آنها به دلیل عوامل منفی مانند باد (نماد فساد و اختلاف) سخن میگوید. همچنین به اهمیت وحدت و هماهنگی در جامعه و عواقب ناشی از تفرقه و اختلاف اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادها ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۸۸۳
جانِ من و جانِ تو بود یکی زِ اتِّحاد
این دو که هر دو یکیست جُز که همان یک مَباد
فَرد چرا شُد عَدَد؟ از سَبَبِ خویِ بَد
زاتشْ بادی بِزاد در سَرِ ما رفت باد
گشت جُدا موجها گر چه بُد اوَّل یکی
از سَبَبِ باد بود آن که جُدایی بِزاد
جامِ دُوی دَرشِکَن باده مَدِهْ باد را
چون دو شود پادشاه شهر رَوَد در فَساد
روزْ فَضیلَت گرفت زان که یکی شمع داشت
هر طَرَفی شب زِ عَجز شمع و چراغی نَهاد
گَر چه زِ رَبُّ الْعِباد هر نَفَسی رَحْمَت است
کِی بُوَد آن دَم که رَبْ مانَد و فانی عِباد
این دو که هر دو یکیست جُز که همان یک مَباد
فَرد چرا شُد عَدَد؟ از سَبَبِ خویِ بَد
زاتشْ بادی بِزاد در سَرِ ما رفت باد
گشت جُدا موجها گر چه بُد اوَّل یکی
از سَبَبِ باد بود آن که جُدایی بِزاد
جامِ دُوی دَرشِکَن باده مَدِهْ باد را
چون دو شود پادشاه شهر رَوَد در فَساد
روزْ فَضیلَت گرفت زان که یکی شمع داشت
هر طَرَفی شب زِ عَجز شمع و چراغی نَهاد
گَر چه زِ رَبُّ الْعِباد هر نَفَسی رَحْمَت است
کِی بُوَد آن دَم که رَبْ مانَد و فانی عِباد
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۸۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.