هوش مصنوعی:
شاعر در این متن بیان میکند که اگر از جان یا دل سخن بگوید، هر دو حیران و سرگردان میشوند. سپس اشاره میکند که اعتراف به عجز و ناتوانی ضروری است، اما او به حدی عاجز است که نمیتوان عاجزتر از این شد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایین ممکن است دشوار باشد. همچنین، نیاز به دانش پایهای از ادبیات و اصطلاحات عرفانی دارد.
شمارهٔ ۴۰
گر جان گویم برآمد و حیران شد
ور دل گویم واله و سرگردان شد
گفتی که به عجز معترف باید گشت
عاجزتر ازین که من شدم نتوان شد
ور دل گویم واله و سرگردان شد
گفتی که به عجز معترف باید گشت
عاجزتر ازین که من شدم نتوان شد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.