۲۲۲ بار خوانده شده

بخش ۶

این سخن را از ره مردی شنو
تا نمانی در قیامت در گرو

جوهر عشق از تو پیدا می‌شود
هر دوعالم در دلت یکتا شود

بی تو در شک نامده درّ یقین
بگذری ازکفر و از اسلام و دین

آن زمان تو عشق را لائق شوی
عشق حق را عاشق صادق شوی

گر مرا از عشق تو باشد خبر
مرتدی باشیم و در ره بی خبر

آن چنان خواهم که کلی گم شوی
تا ز پستی آدم مردم شوی

ورنه همچون زاهدان کور و کر
چون ز هستی خودت باشد خبر

کی توانم کرد پنهان دود را
من نه زهر کاشته نمرود را

بحر معنی بی‌نهایت آمده
لاشکی بی حد و غایت آمده

یافتم یک قطره از بحر صفا
ز آن بر آمد هر زمانی موج‌ها

راه توحید عیانی داشتم
گنج اسرار نهانی داشتم

راه حق را صادق عشق آمدم
حق حق است حق مطلق آمدم

من خدایم من خدایم من خدا
فارغم از کبر و کینه وز هوا

سر بیسر نامه را پیدا کنم
عاشقان رادرجهان شیدا کنم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۵
گوهر بعدی:بخش ۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.