هوش مصنوعی: این متن از یک گفت‌وگوی شاعرانه و پرتنش حکایت می‌کند که در آن یک فرد نادان و فضول مورد سرزنش قرار می‌گیرد. او به دلیل بیان سخنان کفرآمیز و نادرست، از سوی جمع توبیخ شده و تهدید به مرگ می‌شود. در ادامه، گوینده با اشاره به مفاهیم عرفانی مانند «اناالحق»، فرد را به خاموشی و بازگشت از ادعاهای بی‌اساس دعوت می‌کند. متن به‌صورت نمادین به موضوعاتی مانند حقیقت، کفر، و شناخت الهی می‌پردازد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین، برخی عبارات تند و تهدیدآمیز ممکن است برای مخاطبان جوان نامناسب باشد.

نکوهش کردن جاهل منصور را

یکی ز آن جمع نادان بوددر حال
بنادانی زبان بگشاد در قال

که کم گو ای فضول هرزه گو تو
حقیقت این دگر اینجا مگو تو

مگو این کفر ای بیدین کافر
که هم کوری تو اینجاگاه و هم کر

ترا کی زیبد این گفتاروین راز
که گبران مینگویند این سخن باز

تو بیشک کمترین کافرانی
که چیزی گفته او میندانی

کنون باید ترا کشتن در اینجا
ز همراهی تو برگشتن در اینجا

نباید گفتنت این راز گفتن
دگر این کفر اینجا بازگفتن

توئی اینجا حقیقت همچو بردار
کجا از سرّ او باشی خبردار

دمادم گوئی اینجا گه خدایم
اگر هستی خدا رازی نمایم

اگر هستی خدا امشب در اینجا
فرو شو این زمان در سوی دریا

وگرنه تن زن و خاموش بنشین
تو اکنون از کجا گفتن این

تمامت انبیا این سر نگفتند
چنین کفر از یقین ظاهر نگفتند

تو میگوئی و بیشرمی نداری
که هم دیوانه و هم بیقراری

مگر دیوانهٔ امشب حقیقت
که آشفتست اینجاگه طبیعت

اگر دیوانهٔ زنجیر دارم
برای به شدن تدبیر دارم

کنم اینجا شفایت من تو بی ذل
که از بیگانگی گردی تو غافل

دگر هرگز نگوئی کفر مطلق
که اینجا گه خدایم من اناالحق

اناالحق می مگو ای شاه آخر
هوالحق گوی واز این کفر بگذر

تو مرد نفسی و مرد هوائی
کجا این جایگه مرد خدائی

تو زخم این خوری آخر حقیقت
که گفتی این سخنهای طبیعت
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:راز گفتن شیخ کبیر پاسخ جنید از کار منصور
گوهر بعدی:جواب دادن منصور مدعی را
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.