هوش مصنوعی: در این متن، گروهی از اهل فضل درباره شعر و شاعری بحث می‌کنند. ابتدا هر کس نظری سرسری می‌دهد، اما ابومحمد ابن خازن با استدلالی قوی می‌گوید که شعر، با وجود امکان دروغ در آن، زیبایی‌ای دارد که آن را به بهترین چیزها تبدیل می‌کند. او استدلال می‌کند که حتی دروغ در شعر می‌تواند زیبا جلوه کند و این ویژگی، شعر را ممتاز می‌سازد. در پایان، حاضران با او موافقت می‌کنند و شعر را بهترین چیز می‌نامند. سپس شاعر از وضعیت شعر در زمان خود شکایت می‌کند و می‌گوید که اکنون سخن بی‌ارزش شده و مدح منسوخ گردیده است. او حکمت را تنها ممدوح خود می‌داند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم فلسفی و انتزاعی درباره هنر و شعر است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با مباحث ادبی و فلسفی نیاز دارد. همچنین، برخی از واژگان و استدلال‌های پیچیده ممکن است برای خوانندگان کم‌سن‌وسال نامفهوم باشد.

الحكایة و التمثیل

بود روزی حلقهٔ پر اهل فضل
هرکسی میکرد حرفی نیز نقل

تا سخن آمد بشعر و شاعری
هرکسی میگفت حرفی سرسری

مدح و ذم شعر میگفتند باز
شد سخن بر هر دو قوم آنجا دراز

بو محمد ابن خازن پیش رفت
در کمال شعر بیش اندیش رفت

گفت هم موزون و هم زیباست شعر
در حقیقت احسن الاشیاست شعر

زانکه بر هر چیز کامیزد دروغ
تا ابد آن چیز گردد بی فروغ

گفت نیکو را کند در حال زشت
ور بود نیکو نکوتر از بهشت

کذب اگر در شعر گردد آشکار
در جوار شعر گردد چون نگار

آنچه کذب از وی چنین زیبا شود
میسزد گر احسن الاشیا شود

آنچه زیبا میشود ازوی دروغ
صدق او را چون بود یارب فروغ

چون شنیدند این دلیل اهل هنر
متفق گشتند با او سر بسر

شعر را کردند بهتر چیز نام
کی تواند بود ازین بر تر مقام

شعر چون در عهد ما بد نام ماند
پختگان رفتند و باقی خام ماند

لاجرم اکنون سخن بی قیمتست
مدح منسوخست وقت حکمتست

دل ز منسوخ وز ممدوحم گرفت
ظلمت ممدوح در روحم گرفت

تا ابد ممدوح من حکمت بس است
در سر جان من این همت بس است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:در شعر گوید
گوهر بعدی:الحكایة و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.