هوش مصنوعی:
بهلول بر سر گوری خوابیده و از آنجا نمیرود. وقتی از او میپرسند چرا برنمیخیزد، پاسخ میدهد که تا سوگندهای مرده را نشنود، نخواهد رفت. مرده سوگند میخورد و میگوید که هرگز خاک را از خود دور نخواهد کرد و همه مردم جهان را مانند خودش در خون نخواهد خواباند.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال دشوار است. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند مرگ و سوگند ممکن است برای گروههای سنی پایین نامناسب باشد.
الحكایة و التمثیل
بر سر گوری مگر بهلول خفت
همچنان خفته از آنجا مینرفت
آن یکی گفتش که برخیز ای پسر
چند خواهی خفت اینجا بی خبر
گفت بهلولش که من آنگه روم
کاین همه سوگند از وی بشنوم
گفت چه سوگند با من باز گوی
گفت شد این مرده با من راز گوی
میخورد سوگند و میگوید براز
من نخواهم کرد خاک از خویش باز
تا همه خلق جهان را تن به تن
در نخوابانم بخون چون خویشتن
همچنان خفته از آنجا مینرفت
آن یکی گفتش که برخیز ای پسر
چند خواهی خفت اینجا بی خبر
گفت بهلولش که من آنگه روم
کاین همه سوگند از وی بشنوم
گفت چه سوگند با من باز گوی
گفت شد این مرده با من راز گوی
میخورد سوگند و میگوید براز
من نخواهم کرد خاک از خویش باز
تا همه خلق جهان را تن به تن
در نخوابانم بخون چون خویشتن
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:الحكایة و التمثیل
گوهر بعدی:الحكایة و التمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.